راه اندازی استارتاپ چقدر هزینه دارد؟

  • توسط pooladmin
  • 06/11/2019
  • 0
راه اندازی استارتاپ

راه اندازی استارتاپ شاید چند هزار دلار هزینه دربرداشته باشد. نشریه CB Insights در یکی از مقالاتش به این نکته صحه می‌گذارد که امروزه هر کارآفرینی به لطف تکنولوژی‌های اوپن سورس و ابزارهای مبتنی بر فناوری ابری به راحتی و با کمترین هزینه می‌تواند استارتاپش را راه‌اندازی کند. آیا این بدان معناست که هر کسی می‌تواند یک اپ ساخته و استیج‌های اولیه استارتاپ را با هزینه سه، چهار یا پنج هزار دلاری راه‌اندازی کند؟ در واقعیت به هیچ‌وجه اینگونه نیست.
هزینه شروع یک استارتاپ این روزها به شدت پایین آمده‌است زیرا کارآفرینان مثل گذشته دیگر هزینه هنگفت برای خرید نرم‌افزار نمی‌کنند و این در حالی است که هزینه خدمات میزبانی و مدیریت بازاریابی بسیار ارزان شده و چند دلار در ماه بیشتر نیست. با این حال قرار نیست فناوری‌ها و ابزارهای اوپن سورس خودشان ساخته شده و همدیگر را مدیریت کنند. بسته به وسعت و حوزه محصولی که می‌سازید، مهارت‌های خاصی برای ساختن، مدیریت و بهبود آنها مورد نیاز است. بنابراین با توجه به اینکه هزینه دستمزد ساعتی یک مهندس نرم‌افزار خبره بیش از ۱۰۰ دلار است، راه‌اندازی یک استارتاپ هنوز هم کاری پرهزینه خواهد بود و این موضوع را نیز باید مدنظر قرار دهید که اصلا مهم نیست خود کارآفرین در برنامه‌نویسی چقدر مهارت یا دانش داشته باشد چون به هر حال برای پیشبرد اهداف کسب‌وکار نیاز به مهارت‌های تکمیلی دیگر مهندسان خواهید داشت.
واقعیت این است که هزینه راه‌اندازی استارتاپ بسیار متغیر می‌تواند باشد و این وابستگی مستقیم به تعریف شما از شروع استارتاپتان دارد. از نظر بسیاری از کارآفرینان، یک استارتاپ مترادف است با توسعه یک اپلیکیشن. بسیاری از افراد معتقدند که بدون اپلیکیشن به هیچ‌وجه نمی‌توان استارتاپی داشت و تا وقتی محصولی تولید نکرده‌ایم استارتاپمان متولد نخواهد شد.
استیو بلنک که کارآفرین و نویسنده خبره‌ای است استارتاپ را به عنوان سازمانی موقتی تعریف کرده که به دنبال یک مدل کسب‌وکار قابل تکرار و توسعه‌پذیر است. مراحل متعددی وجود دارد که کارآفرینان در این دوره تحقیقی باید آنرا طی کنند که از آن جمله می‌توان توسعه نسخه‌های متعدد یک اپلیکیشن را نام برد. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مؤسسان استارتاپ‌ها مرتکب می‌شوند این است که محصولی می‌سازند که به درد هیچکس نمی‌خورد و یا تعداد بسیار معدودی به آن اهمیت می‌دهند و برایش هزینه می‌کنند. آسانترین راه برای انجام این اشتباه پرهزینه این است که یک اپلیکیشن پیشرفته و گران تولید کنید پیش از آنکه نیاز به آنرا تشخیص داده باشید. بنابراین اگر از چند مرحله بسیار مهم از یک استارتاپ بدون تحقیق و مطالعه نگذرید، راه‌اندازی کسب‌وکار بیش از چند هزار دلار هزینه در برنخواهد داشت.
در ادامه به سه مرحله بسیار مهم پیش تولید اپلیکیشن اشاره خواهیم داشت که اگر کارآفرینان بتوانند آنها را مدنظر قرار داده و به خوبی اجرا کنند، هزینه‌های آغاز کسب‌وکار به شدت پایین آمده و احتمال موفقیت استارتاپ افزایش خواهد یافت.

 

۱. مطمئن شوید که برای محصول شما مشتری وجود دارد.

بسیاری از مؤسسین در راه اندازی استارتاپ محصولی می‌سازند که بیشتر پاسخگوی نیازهای خودشان است تا نیازهای مشتریان. اما مؤسسانی نیز هستند که شکاف‌های موجود در بازار را از طریق مشاهده و تحقیق به دست آورده و بر اساس آن محصولشان را تولید می‌کنند. در هر دو مورد، مؤسسان، دوستان آنها، خانواده، آشنایان یا تحقیقات آنلاین به هیچ‌وجه نمی‌توانند مشتری را مورد شناسایی قرار دهند.
برای شناسایی و اعتبارسنجی یک مشتری نیاز به داده و اطلاعات دارید و بهترین راه برای جمع‌آوری داده انجام مصاحبه است. یک قانون سرانگشتی می‌گوید که اگر ۶۰٪ مصاحبه‌شوندگان با اشتیاق و دغدغه از یک مشکل و تبعات آن صحبت کنند، با اطمینان می‌توان گفت که آن مشکل وجود داشته و خریدار نیاز به راه‌حلی برای آن دارد. علاوه بر این اگر افزون بر بنچمارک ۶۰ درصدی، پرسونای مشتری واضحی وجود داشته باشد، می‌توان به درک بهتری از مشتریان دست پیدا کرد. منظور از پرسونا این است که به وضوح بدانیم با چه نوع مشتریانی روبرو هستیم.
انجام مصاحبه بدین دلیل دارای اهمیت است که بهترین و مؤثرترین راه برای کشف مشکلات دیگری است که ممکن است در مراحل اولیه تحقیق مشخص نشده باشد. بنابراین اشتباه بزرگ دیگر این است که مؤسسان کسب‌وکارها مرحله مصاحبه را چشم‌پوشی کرده و به راه‌حل‌های زودگذر بسنده کنند.

 

۲. یک راه‌حل بسازید.

کسب‌وکار زمانی شکل می‌گیرد که فروشنده و خریدار اقدام به تبادل ارزشی کنند. فروشنده در قبال دریافت پول راهکار و راه‌حلی را ارائه می‌دهد. در یک استارتاپ چنین راه‌کاری لزوما نباید ۱۰۰٪ وابسته به ارائه یک اپلیکیشن باشد. فناوری می‌بایست در راستای تسهیل فرایند ارائه ارزش به کار گرفته شود اما در ابتدای کار این بدان معنا نیست که فناوری تنها ابزار برطرف کردن مشکل مشتریان توسط فروشنده است. به عبارت دیگر به این موضوع فکر کنید که در شرایط عدم دسترسی به اپلیکیشن، به چه شکل می‌توانید راهکاری را برای مشتریان طراحی کنید.
اگر بخواهیم در این خصوص مثالی بزنیم می‌توانیم به استارتاپ DoorDash اشاره کنیم. بنیانگذاران این استارتاپ که در حوزه درخواست غذا فعالیت می‌کند، علیرغم اینکه از دانش فنی بالایی برخوردار بودند و می‌توانستند از همان ابتدا یک اپلیکیشن طراحی کنند اما تنها با طراحی یک صفحه فرود ساده از اپ‌های موجود نظیر Find My Friends و Square برای توزیع غذا و دریافت هزینه استفاده کردند.
این یکی از بهترین نمونه‌هایی است که شما برای ارائه یک راهکار لزوما نیاز به اپ ندارید و راه‌اندازی آن هم هزینه و زمان زیادی برای شما در برنخواهد داشت. اگر بر روی ایجاد یک راه‌حل تمرکز کنید، آنگاه پیش از هر گونه سرمایه‌گذاری می‌توانید متوجه شوید که آیا برای مشکلات موجود نیازی به یک کسب‌وکار هست یا خیر.

 

۳. وجود کسب و کار در راه اندازی استارتاپ

پس از آنکه دو مرحله مهم قبلی را به دقت اجرا کردید، آسانترین راه برای اطمینان حاصل پیدا کردن از وجود یک کسب‌وکار این است که راه‌حل خود را به مصاحبه‌شوندگان مرحله اول ارائه داده و از آنها بپرسید که آیا راه‌کار شما نیاز آنها را برطرف خواهد کرد یا نه. اگر کسانی که برای شما وقت گذاشتند و مشکلاتشان را با شما به اشتراک گذاشتند، درخواست پول نکنند بخت با شما یار خواهد بود. این بدان دلیل است که یا فکر می‌کنند راهکار شما برای آنها به اندازه کافی عملی نیست یا در اکثر موارد مشکلی که برای شما بازگو کردند، آنقدرها هم در نگاه اول بزرگ و بااهمیت نیست.
در هر دو حالت، این خبر خوبی برای کارآفرینان خواهد بود زیرا دستیابی به چنین دیدگاهی مستلزم سرمایه‌گذاری عمده در توسعه محصول یا بازاریابی نبوده‌است. اگر مردم محصول شما را نمی‌خرند دلیل آنرا جویا شوید سپس راهکارتان را بگونه‌ای بازطراحی کنید که سرانجام آنها اقدام به خرید کنند. با کمک مشتریان است که می‌توانید بازخورد کمی و کیفی از آنها دریافت کرده و از آن برای توسعه اپلیکیشن خود بهره ببرید. با چنین رویکرد با احتمال بسیار زیاد موفقیت در انتظارتان خواهد بود.
البته برای سرمایه‌گذاری اولیه بر روی یک استارتاپ، متغیرهای و شاخص‌های متعددی را باید مدنظر قرار داد. اما در کل، بهترین روش سرمایه‌گذاری اولیه در استارتاپ‌ها این است که بزرگترین هزینه که معمولا توسعه اپلیکیشن است را به آخرین مرحله موکول کنیم. در عوض، سعی کنید راهکاری ارائه دهید که نیاز اصلی مشتریانتان را برطرف سازد. تنها پس از یک یا دو ماه انجام این کار به این دانش خواهید رسید که تازه باید چه نوع اپلیکیشنی بسازید. حتی می‌توانید بخش مجزایی را به مشاوره مشتریان اختصاص دهید که بتوانند به شما کمک کنند که چگونه محصول مناسب را بسازید.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضو خبرنامه پول پدیا شوید

اخبار

error: !در صورت نیاز به کپی مطالب با ما تماس بگیرید

عضو خبرنامه پول پدیا شوید

با عضویت در خبرنامه پول پدیا از این پس بهترین های بازار پول و سرمایه و صدها مطالب مرتبط دیگر را به صورت هفتگی روی ایمیل خود دریافت خواهید کرد

شما عضو خبرنامه پول پدیا شدید :)